محل لوگو

نظرسنجی سایت

چگونه با وب‌سایت فرانفت آشنا شدید؟

اشتراک در خبرنامه

جهت عضویت در خبرنامه لطفا ایمیل خود را ثبت نمائید

Captcha

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 7
  • بازدید دیروز : 618
  • بازدید کل : 576362

مصاحبه با رامین دهقانیان پور دانشجوی علوم کامپیوتر دانشگاه UMass Boston امریکا


مصاحبه با رامین دهقانیان پور دانشجوی علوم کامپیوتر دانشگاه UMass Boston امریکا

 

سلام آقای دهقان پور.وقتتون بخیر.

سلام ممنون. در خدمتم.

راجع به رزومتون توضیح بدید.

من رامین دهقانپور دانشجوی دکترای دانشگاه UMass Boston هستم. کارشناسی ورودی سال 91 رشته ی علوم کامپیوتر امیرکبیر بودم. گرایش تخصصی هم که کار میکنم بیوانفورماتیک و به صورت خاص تر Structural Bioinformatics هستش. من مورد خاصی توی رزومم نداشتم و فقط معدلم نسبتا خوب بود. و در واقع میشه گفت تعداد نمرات زیر 16 ی من کم بود. معدلم 17.6 از 20 و 3.8 از 4 بود. مقاله و کار آزمایشگاهی هم نداشتم. دو بار تی ای و همیشه بین نفرات اول تا سوم )از لحاظ معدل( توی ورودی های 91 بودم. توصیه نامه های نسبتا خوبی
داشتم. مثلا یکی از توصیه نامه های من از طرف خانم دکتر زارع بود و استادی که الان باهاش اینجا کار میکنم، دکتر زارع رو میشناخت و خب فکر میکنم این مفید و تاثیر گذار بوده. نمره های زبان من خیلی بد بود. تافل 80 و جی آر ای
14 162 3 شدم. یه چیزیو همینجا بگم. من فکر میکردم تافل و جی آر ای برای اپلای برای دانشگاه های آمریکا به یک اندازه مهم هست ولی بعدا فهمیدم اصلا اینطور نیست. برای تافل تقریبا داشتن مینیموم واسه خیلی دانشگاها کفایت میکنه ولی نمره ی کوانت و رایتینگ جی آر ای بسیار بسیار مهمه (لطفا جی آر ای رو جدی تر بگیرید).

به چند دانشگاه اپلای کردید؟

من اول دوست داشتم رشته ی معماری کامپیوتر ادامه بدم و به حدود 200 تا استاد در این زمینه ایمیل زدم ولی نزدیکای ددلاین فهمیدم بیوانفورماتیک رو خیلی خیلی بیشتر دوست دارم و به همین دلیل فرصت چندانی برای ایمیل زدن به استادا نداشتم و فقط 3 تا دانشگاه اپلای کردم. موقع اپلای خیلی به این توجه کردم که شهر و ایالتی برم که برای رشته ی من بازار کار بهتر و موقعیت های شغلی بیشتری داشته باشه. مثلا برای گرایش من، بوستون بهترین شهر آمریکا هستش. و بعد از اون کالیفرنیا و مخصوصا سن دیگو و بعد از اون فکر میکنم پنسیلوانیا. منم برای 3 تا دانشگاه توی این 3 تا ایالت اپلای کردم که اون دوتا رو ریجکت شدم و دقیقا بهم گفتند به دلیل نمره ی جی آر ای بوده. یکم از دانگاهی که در اون مشغول به تحصیل هستید بفرمایید. سطح دانشگاه چگونس؟ دانشگاهی که الان داخلش مشغول تحصیل و کار هستم یکی از شعبه های دانشگاه هستش. چندین )University of Massachusetts( های ایالتی ماساچوست هستش. دانشگاه ما بهترین UMass Amherst شعبه داره که خب معروفترینش دانشگاه دولتی ماساچوسته. دانشگاه بزرگی نیست ولی خب امکانات مناسبی داره و اینکه مثل بقیه دانشگاه های آمریکا به دانشجو بسیار اهمیت میدهند و خوب این منو خوشحال میکنه. شهر بوستون شمال شرق آمریکا قرار داره. گرونترین شهر آمریکاست و بسیار سرده. ولی به خاطر دانشگاه های خوبش و این که یکی از بهترین بیمارستان های آمریکا رو داره ،که خیلی کار ریسرچ هم انجام میدند، موقعیت های شغلی آکادمیک و غیر آکادمیک خوبی برای رشته ی بیوانفورماتیک داره.

فاندتون چقدره؟

دانشگاه ما چون دولتیه فاند کمتری هم نسبت به بقیه دانشگاه های بوستون میده. من حدودا سالی 25 هزار دلار فاند دارم که البته مالیاتش که کم بشه حدود 20 هزار دلار میشه.

شرایط درس خوندن در خارج ازایران سخت تراست یا ایران؟

توی دانشکده ی علوم کامپیوتر امیرکبیر همه ی درس ها تئوری بودند و ما در واقع درس عملی نداشتیم! ولی دانشگاهی که الان هستم کاملا برعکسه و خیلی از درس ها اصلا امتحان نداره، اونایی هم که داره اکثرا اوپن بوک هستش و درس های عملی واقعا عملی هستند. مثلا بعضی درس ها فقط تمرین و پروژه هستش و جالبه که پروژه ها یه مقداری واقعی تر و نزدیک تر به بازار کار هستند که متاسفانه من این مورد رو توی دانشگاه های ایران ندیدم. پس سختی درس خوندن برای هر کسی متفاوته ممکنه یه نفر کار های عملی بیشتر دوس داشته باشه و در این صورت اینجا درس ها قشنگ تر و شاید آسونتر باشه براش. برای خودم اولش سخت بود چون به این حجم از پروژه و کار عملی عادت نداشتم ولی بعدش عادت کردم. من فکر میکنم بعضی شرایط جانبی، درس و کار رو سخت تر و خستگیش رو بیشتر میکنه. مثلا شاید همین حجم درس و کار توی ایران، نسبت به اینجا با مشکلات خودش، کمتر فشار بیاره. مثلا برای خیلیا آشپزی یه مشکل بزرگ و وقت گیر هست پس باید یه وقتی از هر روز رو به آشپزی اختصاص بده ند. یا مثلا همون دوری از خانواده باعث میشه یه مقدار زودتر توی مشکلات ناراحت بشید و درواقع دلتنگی فشار بیاره بهتون.

بزرگترین مشکلی که در این مدت باهاش مواجه شدید چی بوده؟

به نظر من بزرگترین مشکل دور شدن از خانواده و دوستایی هست که مدت خیلی زیادی با هم بودید و الان از هم دور میشید. خیلیا میگن که خب اونجا با آدم های جدید دوست میشیم. این حرف درسته ولی بازم مثل دوستایی که تو ایران داشتی نمیشن .تحصیل و زندگی توی آمریکا بعضی اوقات واقعا سخته. درسته که توی آمریکا شما احتمالا تفریح های بیشتری دارید موقعیت های کاری خیلی بیشتری دارید درآمد ها و رفاه بیشتری دارید آسایش بیشتری دارید ولی همه ی اینها آسون نیست و خیلی اوقات فشار کاری واقعا بالاست. توی آمریکا توی هر سطحی همیشه رقابت هست و هر کسی باید وظایفشو به بهترین شکل و در زمان خودش انجام بده. مثلا شما اگر بتونید اینجا مشغول به کار بشید فقط سالی 3 هفته میتونید مرخصی بگیرید و مثلا اگر خوب کار نکنید به راحتی میتونن اخراجتون کنند ولی از طرفی واقعا نتیجه ی تلاشتون رو میبینید و حس نمیکنید تلاشی که میکنید کم ارزشه. سختی دیگه ای که هست اینه که شما اگر ویزای مالتیپل هم داشته باشید فقط تا دو سال میتونید برید ایران و بعدش تا زمانی که گرین کارت نگیرید، رفتن به ایران و دوباره درخواست ویزا دادن بسیار ریسکی و پر خطره. من در زمان اپلای شاید اگر میدونستم شرایط ویزا گرفتن و کار پیدا کردن برای ایرانی ها قراره سخت بشه، به کانادا بیشتر فکر میکردم. البته هیچ وقت نشده که پشیمون بشم از اومدنم به اینجا.

چقدر خرج کردید برای رفتن؟

برای اومدن به اینجا در مجموع حدود 50 تومن هزینه کردم. هزینه ی اپلیکیشن فی دانشگاه ما 100 دلار بود.

اصلا چیشد ک به فکر رفتن افتادید؟

از دلیل های من این بود که می خواستم شرایط زندگی، تحصیل و کار جدیدی رو هم تجربه کنم و خب از طرفی توی ایران یه مشکلاتی دیدم که حس کردم شاید اگه برم )با همه ی سختیاش( زندگی بهتری داشته باشم. منظورم فقط مادیات نیست. اینجا از چندین نفر پرسیدم از ایران چی میدونید؟ نظرتون درباره ی مردم ایران چیه؟ جالبه که همشون تقریبا یک حرف درباره ی ما زدن و واقعا منو خیلی اذیتکرد که گفتند “ایرانیا به این معروفند که هر کسی برای پیشرفت و بالا رفتن خودش حاضره بقیه رو بکشه پایین و اینکه از بقیه بد بگه تا خودش
پیشرفت کنه”. من خودم هم احتمالا این رفتار رو داشتم ولی واقعا این رفتار مردم تو هر سطحی منو اذیت میکرد.

چرا آمریکا اپلای کردید؟

من وقتی میخواستم اپلای کنم یه مقداری درباره ی اروپا تحقیق کردم و متوجه شدم که شرایط برای اکثر دانشگاه های اونجا اینطوریه که برای ادامه تحصیل بعد از کارشناسی، باید هم زمان با تحصیل کار هم بکنید تا درآمد داشته باشید و فاند ندارید )البته راستش خیلی تحقیق نکردم و شاید اشتباه بگم(. برای کانادا هم متوجه شدم که یه مقدار بازار کار ضعیف تری نسبت به آمریکا داره و خیلیا رو دیدم که بعد از درسشون توی کانادا سعی کردند برن آمریکا. من دوست دارم اگر بتونم آمریکا بمونم و اینجا زندگی کنم.

آیا به دانشجوهای دیگه پیشنهاد می کنید اپلای کنن یا نه؟

بله قطعا به همه پیشنهاد میکنم از این فرصتی که دارند استفاده کنند. به هر حال حداقل خوبی که داره اینه که زندگی و تحصیل در یه کشور دیگه رو هم تجربه میکنید و همزمان پول هم میگیرید و درواقع کلی تجربه ی خوب بدست میارید و در مجموع به نظر من خوبیاش قطعا بیشتر از بدیاشه.

سخن نهایی اگر دارید.

سعی کنید برای اپلای فقط رتبه ی دانشگاه رو نگاه نکنید. حتما قبل از اپلای به این فکر کنید که بعدش میخواید چیکار کنید. مثلا اگر احتمال میدید که میخواید بمونید اینجا و کار کنید به نظرم بهتره جایی برید که موقعیت های شغلی خوبی برای رشتتون داره. و اینکه حتما شهری که میخواید برای دانشگاهش اپلای کنید رو بشناسید. به هر حال مثلا برای دکترا شما 5 سال قراره توی اون شهر زندگی کنید و قرار نیست کل 5 سال رو فقط توی آفیستون توی دانشگاه باشید! شاید خیلیا نتونن سرمای – 27 درجه ی بوستون یا سرما های شدید تر کانادا رو تحمل کنند و واقعا بخوان 5 سال سختی بکشن. حتی اگه دانشگاه خیلی خوب هم پذیرش گرفته باشند پس جدای از رتبه ی دانشگاه، شهر و استادی که میخاید باهاش کار کنید رو بشناسید چون درواقع شما 5 سال دارید با استادتون زندگی میکنید. یه چیزیم در نظر بگیرید که اگه دانشگاه خیلی خوب برید احتمالا هفته ای یک بار اونم با وقت قبلی بتونید با استادتون میتینگ داشته باشید . اما من روزی 20 بار میرم پیش استادم و مدام باهاش در تماس هستم و کمک میگیرم ازش.

خیلی ممنون از وقتی که گذاشتید.

خواهش میکنم. ممنون از گروه فرانفت .

  انتشار : ۴ بهمن ۱۳۹۷               تعداد بازدید : 2221

دیدگاه های کاربران (0)

فرا نفت اولین آموزشگاه مجازی صنعت نفت ایران

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما